سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

ششم

    نظر

چطور یک روز خوب را شروع کنیم؟

برای شروع یک روز خوب چند چیز لازم است.

1- داشتن آرامش، سپردن همه نگرانیها و شاید ها و نبایدها و غیره به دستان خداوند و کشیدن یک نفس راحت.

2- داشتن یک برنامه، اینکه بدانیم امروز چه کاری می خواهیم انجام بدهیم و انجام آن تا چه اندازه مهم است.

3- مصمم بودن به انجام برنامه.

3- تصور خلاق، تصور کنیم پایان روز فرا رسیده کاری که در نظر گرفتیم به خوبی انجام شده و پایان گرفته. تصور اینکه روز خوبی را پشت سر گذاشته ایم و انجام برنامه مان بسیار خوشحالیم.

 کافیه یک هفته به برنامه ای که می نویسیم پایبند باشیم و رعایتش کنیم بعد دیگه تبدیل به یک عادت می شه و خیلی راحت از پس انجامش برمیاییم.


پنجم

    نظر

دل مومن جای خداست.

هر چند وقت یک بار برای اینکه ببینم در چه حالی هستم و اوضاعم چطوره، یک نگاهی به دلم می اندازم. یک خانه تکانی حسابی می کنم. زود به زود که این کار را انجام بدهم چندان سخت نیست. از کسی رنجشی داشته باشم و بخواهد کهنه بشود اجازه نمی دهم. با خودم می گویم دل آدم جای خداست حیف نیست برای خدا شریکی به بی ارزشی کینه قائل باشم. اگر نگران چیزی باشم به خودم نهیب می زنم در یک اقلیم دو پادشاه نمی گنجند وقتی خدا هست آیا می شود نگران بود. اگر خوشحال نباشم می گردم دنبال علتش باز می بینم با وجود خدا هیچ غمی نمی تواند دوام بیاورد. از خود او کمک می خواهم دلم را شاد کند و غم و اندوهم را برطرف کند. برخودش توکل می کنم. گاهی زود پاکسازی تمام می شود گاهی چند روزی طول می کشد. وقتی که طولانی می شود سعی میکنم ارتباطم را با خدا قطع نکنم. مثلا اگر اندوهی باشد که از بین نرود دائما با خدا راز و نیاز می کنم. بهترین و تواناترین دوستی که می شود پیش او رفت و کمک خواست. آنقدر خواهش و تمنا می کنم تا خودش راهی برایم باز کند. تمرین شکیبایی می کنم. هر لحظه سعی می کنم در دلم جا را فقط برای خدا باز کنم. سخت و آسان بودنش به درجه ایمان آدم به خدا است. اما حتی اگر ایمان ضعیف باشد با تمرین قوی می شود. اگر اولش سخت باشد با تمرین کم کم آسان می شود. اگر اولش شک و تردید باشد با ادامه دادن مسیر و سعی و بردباری حتما کم کم شکها می رود . مهم نیست در چه مرحله ای باشم و چقدر سخت باشد، مهم این است که در مسیر درست باشم که حتما کم کم چراغهای روشن بر سر راه پدیدار می شوند. هیچ کس از رفتن در مسیر درست ضرر نکرده.

همین منی که اینجا هستم ایمان آنچنان قوی ندارم که اجازه ندهم هیچ ترس و غمی در دلم وارد شود اما به خودم نهیب می زنم دلیل نمی شود حالا که غم و ترس آمده که بماند من قوی نباشم من دستم را به سوی خدا دراز نکنم و کمک نخواهم. دلیل نمی شود تمرین خوب زندگی کردن نکنم. مگر نه اینکه همه این ترسها و غمها و هر چیزی از این دست امتحان الهی است برای اینکه قلب آدم به خداوند نزدیک بشه پس از چه بترسم.

در هر صورت نگران بودن، کینه داشتن، غمگین بودن هیچ کدام به نفع سلامت روح و روان نیست. بدن هوشمند است و هر بار که در این حالتها هستیم می بینیم آژیر می کشد که راه غم و کینه و نگرانی راه درستی نیست.

با خودم می گویم یک عمر در جاده نادرست راندم و به نتیجه نرسیدم یک بار هم در جاده درست برانم.


چهارم

    نظر

چگونه دعا کنیم؟

همه ما در شرایط سخت دعا می کنیم. خواه برای موفقیت و پیشرفت و به دست آوردن چیزی باشد یا برا حفظ و برطرف کردن بلایی بزرگ.

قبلا خیلی وقتها دعاهایم با شک و تردید بود. مثلا شاید خدا نخواهد! به زور از خدا نخواهم! شاید خیر و صلاحم چیز دیگری باشد! شاید نباید اصرار کرد!

تخیلات غلطی که متاسفانه می بینم خیلها درگیر آن هستند. دعای با شک و تردید و آغشته به احساس گناه چه جای برآورده شدن دارد.

خوب برای جواب دادن به این سوال باید توجه کرد که اگر خدا هیچ اختیاری برای بنده قائل نمی شد او را به دعا کردن تشویق نمی کرد. خداوند خودش اجازه دعا و اصرار و التماس به درگاه او را جایز و حتی خوب دانسته. اگر قرار بود مخالف خواسته او باشد امر می فرمود هر چه بر سر شما می آید صبر کنید و هیچ نگویید در صورتی که انسان به دعا کردن بسیار سفارش شده است. چرا؟ چون دعا وسیله نزدیکی به خدا است. مگر نه اینکه شرایط سخت شرایط امتحان هستند پس دعا یکی از روشهای نزدیکی و آشتی انسان با خداست.

1- خداوند اجازه داده برای برآورده شدن حاجات دنیایی و اخروی دعا کنیم.

. قال الامام علی - علیه السّلام - فی وصیّة لابنه الحسن - علیه السلام - : اِعلم أنّ الّذی بیدهِ خزائِنُ ملکوتِ الدّنیا و الآخرةِ قَدْ أذِنَ لدعائِکَ و تکفَّلَ لاِ جابتِکَ و أمَرَکَ أن تسألَهُ لِیُعطیکَ و هو رحیمٌ کریمٌ.

«بحارالانوار، ج 77، ص 204»
امام علی - علیه السّلام - در وصیت به فرزندش امام حسن - علیه السّلام - فرمود: بدان همانا خداوندی که گنجینه های ملکوت دنیا و آخرت در دست اوست، به تو اجازه داده تا او را بخوانی و خود اجابت دعای تو را بر عهده گرفته است و امر کرده از او درخواست نمائی تا به تو عطا کند و او پروردگاری مهربان و بخشنده است.

در احادیث به این نکته اشاره شده که خداوند اجازه داده تا او را بخوانی. پس نظر اول که زیاد دعا نمی کنم شاید خدا نخواهد مطرود و اشتباه است.
در حدیث دیگری حضرت علی ع می فرمایند
قال الامام علی - علیه السّلام - : أعجَزُ النّاسِ من عَجَزَ عنِ الدّعاءِ.
«تصنیف غرر الحکم، ح 3742»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: عاجزترین و ناتوان ترین مردم، کسی است که از دعا کردن ناتوان باشد.
یعنی نه تنها دعا کردن خوب است بلکه کسی که نتواند دعا کند فرد عاجز و ناتوانی است.
باز هم به این نتیجه می رسیم که هر آنچه از خدا می خواهیم  مصرانه دعا کنیم که انشالله همانطور که خداوند وعده کرده اجابت کند.
2- خداوند برآوردن و استجابت دعا را به گردن گرفته.
قال رسول الله - صلی الله علیه و  آله - : ما کانَ اللهُ لِیَفْتَحَ لعبدٍ الدّعاء فیغلقُ عنهُ بابَ الاجابة اللهُ اکرمُ من ذلکَ.
«کنزالعمال، ح 3155»
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود: این گونه نیست که خداوند باب دعا را به سوی بنده ای بگشاید و باب اجابت خویش را به روی او ببندد، خداوند بزرگوارتر و کریم تر از این است.
وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ   
پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید! تا دعاى شما را اجابت کنم
خداوند فرموده مرا بخوانید تا اجابت کنم. جایی ندیدم آیه یا حدیثی باشد که بیان کند دعا کنید شاید اجابت شد! حتما اجابت می شود. حتی اگر به آن شکل که ما گمان می کردیم نباشد و چه بسا بهتر و عالی تر باشد.
3- شرایط دعا را رعایت کنیم
از گناهان دوری کنیم
در احادیث مختلف شرایط دعا مشخص شده. . قال الامام علی - علیه السّلام - : المعصِیَةُ تمنُعُ الاِجابةَ.
«تصنیف غرر الحکم، ص 193، ح 3766»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: گناه و معصیت مانع از اجابت دعا می شود.
گناهکار دعایش مستجاب نمی شود. اما توجه کنیم که اسیر شیطان نشیم. همه ما گناهانی داریم. هیچ کس معصوم نیست پی این حدیث نباید مانع دعا کردن باشد. من خودم از این حدیث این نتیجه را می گیرم که گناهان مانع نزدیکی و دوستی با خدا می شوند پس دعا کردن دچار خلل می شود و اجابتش ممکن است به تاخیر بیفتند. در ضمن موقع دعا گناهکار می تواند با خودش قرار بگذارد در رفتاهایش تجدید نظر کند قرار بگذارد از گناهان دوری کند قرار بگذارد و کمر همت ببندد تا یکی از بزرگترین گناهانش را ترک کند.
از ناامیدی و منفی بافی دوری کنیم
خیلی وقتها ناامید دعا می کنیم از روی ناچاری دعا می کنیم اما گمان نمی کنیم برآورده شود. دعا می کنیم اما یقین به اجابتش نداریم. دعا می کنیم با شک و تردید شاید صلاح نباشد شاید و شاید.
دعای خالص دعایی است که با یقین از خداوند بخواهیم با شادی و هیجان اجابت سریع آن. دعایی با اطمینان خاطر. دعایی بدون افکار منفی و شیطانی.
برای دیگران هم دعا کنیم
برای همه دعا کنیم بعد برای خودمان.
مصرانه دعا کنیم
در دعا و عبادت اصرار بورزیم. درگاه خداوند تنها جایی است که سماجت به خرج دادن و اصرار و پافشاری باعث عزت و افتخار می شود. به هر جا رو کنیم اصرار زیاد باعث کاهش حرمت و عزت نفس می شود. از هر کسی چیزی را با اصرار و یکدندگی بخواهیم جز با منت و تحقیر بخشیده نمی شود اما درگاه خداوند هر چه بیشتر اصرار کنی عزیزتر و نزدیکتر می شوی.

شک نکنیم که نتیجه دعا همیشه خیر و نیکی است. همیشه هر چه که باشد شرایط بهتر از قبل می شود.

سوم

    نظر

«و لَنَبْلُوَنَّکُم بِشىْء مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوع وَ نَقْص مِّنَ الأَمْوَلِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَرَتِ وَ بَشرِ الصابرِینَ(بقره،155) :""قطعا همه شما را با چیزى از ترس ، گرسنگى ، زیان مالى و جانى ، و کمبود میوه ها آزمایش مى کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان

آیه های خدا مثل باران می بارند بر تن خشک ترین و سخت ترین روزهای زندگی.

لا به لای حوادث و اتفاقات حیران کننده، آیه ای هست که دستت را بگیرد. که بگوید آهای آرامتر به کجا چنین شتابان. بگوید إِنَّک مَیِّتٌ وَ إِنهُم مَّیِّتُونَ(زمر30) بگوید جانم تو می میری آنها هم می میرند زندگی این دنیا ابدی نیست حواست باشد ترسها، غمها، غصه ها همه روزی تمام می شوند، تو حواست باشد ایمانت تمام نشود. آیه هایی که می گویند هر چه بر شما پیش آید از آنچه شما خیر و شرش می خوانید امتحان الهی است. امتحانها فرصت تقویت ایمان هستند. با ناشکری و نا سپاسی فرصتهای ناب زندگی را از دست ندهید.

اما کو گوش شنوا......

امتحان الهی که می آید به همه پناه می بریم جز خداوند. اغلب صبر کردن فراموش می شود. اغلب فراموش می شود اینها همه برای افزایش ایمان و نجات از درد بی تقوایی است.

سرگرم خویشیم و از خدا غافل. کاش یادما بماند:

چونک عاشق اوست تو خاموش باش
او چو گوشت می کشد تو گوش باش

یادمان بماند هر چه از دوست رسد نیکوست. کاش اونقدر ایمانمان قوی باشه که ترسها غمها حسرتها برن و شیرین و حلاوت دوست باشه و بس.

خدایا من همچنان منتظر نوری کوچک هستم.

 



دوم

    نظر

خدایا صبرم کم و طاقتم کوچک است علمم محدود و دانشم ناکافی است. دریای متلاطم دلم را به تو می سپارم.

هیچ چیزی ندارم هیچ چیزی که به درگاه تو بیاورم. کوچکم و حقیر تهیدستم و فقیر . حالا که با در ستهای خالی آمده ام قبولم کن.

روزگاری بود کارهایی سخت بود و می شد آنها را نذر تو کرد. کارهای سخت را بر من آسان کردی. حالا من مانده ام خالی عریان و تنها در مقابل خدایی چون تو.کدام گناه سخت را نذر تو کنم؟ سرگردانم خدایا

به نور کوچکی دلم را روشن میکنی؟ من از تو نوری کوچک می خواهم از خدایی بزرگ چون تو.

امروز با خودم گفتم تو هستی. مگر می شود که نباشی. و حالا که هستی من از چه بترسم. چشمهای نابینای ما را بینا کن. دلهای کور ما را روشن کن. ایمان کوچک ما را بزرگ کن. تا فقط تو را ببینیم و هر چه غیر از توست به ما راه نیابد.

خدایا ما را به نوری کوچک بنواز. خدایا پرودگارا ای که همه امور به دست توست. زرد ترین برگهای پاییزی بر تن خشکترین درختان در سردترین روزهای سال بدون اذن تو نمی افتند. دانه های کوچک سپرده به خاکهای حاصلخیز دشتهای پرباران بی دست نوازشگر تو سبز نمی شوند.

خدایا نوری کوچک  بفرست نوری کوچک خدایا . بفرست بر قلب آنکه تو می دانی و من. خدایا من منتظر هستم. می دانم که خیلی زود اجابت می کنی. به اندازه صبر کوچکم. من منتظر می مانم. خدایا کمک کن بین ترس و ایمان تو را که ایمانی انتخاب کنم. خدایا فراموشم نکنی!