سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

بیست

    نظر

تقوای الهی.

این روزها دائم با خودم همین را تکرار می کنم. تقوا داشته باش. تقوا داشته باش.

میخواهی خوب باشی تقوا داشته باش. می خواهی امور مالی و دنیاییت سر و سامان بگیرد تقوا داشته باش. می خواهی منظم باشی تقوا داشته باش. برای دریافت رزق و روزی گسترده تقوا داشته باش. مشکل سلامتی داری تقوا داشته باش. برای عمر طولانی و بابرکت تقوا داشته باش. رابطه ات با همسرت یا فرزندت مشکل دارد تقوا داشته باش. دلتنگی تقوا داشته باش. خوشحالی تقوا داشته باش. بی خوابی یا خواب آلوده، بیدار یا سرمست، تقوا داشته باش. تقوا داشته باش تا این تقوا مثل یک میزان به تو بگوید کجای کاری. تا این تقوا در همه شرایط به فریادت برسد و بیراهه ها را از راه به تو نشان بدهد. تقوا داشته باش تا نوری روشن بر همه راههایت بتابد و گم نشوی.

این همه سال به دنبال چه چیزها که نگشتم که کمی رضایت در زندگیم جاری شود که انسان خوشبخت تری باشم. روزهای تاریک چراغ های روشنی که این همه به وفور وجود داشت ندیدم و برای رسیدن به آرامش کوره راهها را انتخاب کردم غافل از اینکه راهی که از تقوا نگذرد راه نیست. حالا این روزها باگوشت و خون احساس می کنم برترین انسانها باتقوا ترین آنهاست. اگر می خواهم بهتر باشم باید با تقوا تر باشم و به دنبال هر چه غیر از تقوا باشم هیچ است و فانی.

این تقوا داشتن چه کارها را آسان می کند. دیگر بین حرفها و جمله ها سرگردان نمی مانم وقتی قرار است با تقوا حرف بزنم. دیگر حتی وقتی کمد لباس را باز می کنم چون قرار است تقوا ملاک انتخابم باشد، زیاد معطل نمی شوم. دیگر لباسها قرار نیست برایم برتری و والاتری بیاورد. یادم می آید برترین آدمها آنهایی هستند که لباسشان تقوا است. موقع خرید کردن، موقع خوردن، موقع خوابیدن، حتی در خلوت ذهن وقتی فکری می آید که بماند تقوا به دادم می رسد. آنچه رنگ تقوا ندارد محکوم به رفتن می شود و چه انتخابها آسان می شود.

تقوا می شود دوست نازنینم. دوستی که هیچ وقت نداشتمش.  دوستی که سالهایی که نبود چه بدبخت بودم و تنها. دوستی که خیر می آورد و خوبی تراوش می کند. دوستی که دو دستی باید مواظبش باشم که ترکم نکند. دوستی که دستهایم را در همه تاریکی ها می گیرد و آرام در گوشم نجوا می کند نترس من اینجا هستم دستم را محکم تر بگیر با من هیچ چیزی سخت نیست.....

خدایا چقدر شکر گزاری به تو بدهکارم؟؟؟ خدایا بنده غرغرو و ناراضی مثل من وقتی به دنبال شکرگزاری توست یعنی چیزی را به دست آورده که آنقدر بزرگ و دست نیافتنی بوده که حالا شکرش را بر خودش واجب می داند. خدایا هیچ فکر نمی کردم روزی تو را به غیر آن چیزهای کوچکی که از تو طلب می کردم شاکر باشم. فکر نمی کردم روزی تو را به خاطر پیدا کردن دوستی به اسم تقوا این همه شاکر باشم.

خدایا کمک کن رفتارم با نوشته هایم یکی شود خدایا کمک کن تقوا همنشین همه کارها و راههایم باشد که هیچ وقت رهایم نکند.

خدایا شکرت شکرت شکرت.


نوزده

    نظر

 

یک جمله است که اینجور مواقع خیلی به دادم می رسه  « به روزی خودت قانع باش» . به خودم می گم روزی من همینه باید باهاش بسازم و شکرگزار باشم. برای اینکه کمتر زخمی شم همه سعی تلاشم این بوده که انتظاراتم را کم کنم، به خودم می گم کم ، کمتر باز هم کمتر . به روزی خودت قانع باش خدا به هر کس هر چقدر بخواهد می دهد. و من هنوز خیلی کوچکم که بخواهم این چیزها را درک کنم. 

خدایا اگر این روزها تو رو نداشتم به کی پناه می بردم. خدای مهربان که خودت اصلاح امورم را به دست گرفتی، شاهد باش من به روزیم قانعم. دل آدمیزاد است دیگر خیلی چیزها می خواهد، من هرگز اجازه ندادم کسی بفهمد چه می خواهد و جز تو هیچ کس نمی داند. شاهد باش با هر آنچه دلم می خواهد به روزیم قانعم. 


هجده

    نظر

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم                      سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور

 

خیلی مهمه آدم به راهی که در پیش رو داره ایمان داشته باشه. اگر ایمان باشه دیگه هیچ چیزی جلودار آدم نیست. وقتی مقصد ناپیداست همون ایمان به آدم کمک می کنه که همچنان ادامه بده تا نوری، روشنی یا نشانه ای پیدا بشه. یادم باشه دیگه اشتباه نکنم. یادم باشه همچنان قوی به سمت جلو برم. به تیغ های راه به شک ها به غم ها و اضطرابها و کدورتها اهمیتی ندم و نذارم مانع من بشن. یادم باشه راهم درسته. به بیراهه ها فکر نکنم. به شکها اجازه نفوذ ندم. یه کم بیشتر صبوری کنم..............

 


هفده

    نظر

یک ضرب المثل چینی هست  به این مضمون که می گه وقتی از راه رفتن خسته شدی بدو.

 

امروز صبح بعد از نماز خوابیدم. چون واقعا کسل بودم و بیدار موندنم بیفایده بود. راستش پشتکارم داره کم میشه. الان پشیمونم که چند ساعت مفید را که می شد استفاده کرد خوابیدم. 

هر چند که چند روزی هم که بیدار موندم در واقع خودم را به زور بیدار نگه داشتم و هیچ کار مفیدی نکردم.  اما آیا خوابیدن باعث شد سرحال تر بیدار شم؟؟؟ جواب معلومه نه!

پس باید برای اینکه از بیدار موندنم نهایت استفاده را ببرم برنامه ریزی کنم. این یکی دو ساعت خواب بعد از نماز بیشتر منو کسل و خواب آلوده می کنه. باز هم باید تمرین کنم. امروز خیلی سنگین و سخت از رختخواب اومدم بیرون. ناامید و بی رمق و متاسف از اینکه توی این دوره هم نمی تونم همونطور باشم که می خوام. اما بعد به خودم گفتم همه این دوره ها تمرینه. تمرین برای اینکه عادتهای بد را با عادتهای خوب جایگزین کنم. اگر هر بار امتحان می کنم و نمیشه یعنی باید روشم را درست کنم. اگر به جای تمرکز بر روی بهبود خودم را ببازم و نا امید بشم که چیزی عوض نمیشه . خلاصه با این فکرها به خودم دلداری دادم که نهایتا دو یا سه ساعتت را از دست دادی مواظب باش بقیه روز را از دست ندی! به خودم قول می دم امروز را تبدیل به یکی از بهترین روزها کنم. به خودم قول می دم از امروز نهایت استفاده را ببرم و به همه برنامه هام  برسم. فردا درباره کارهای امروزم و اینکه چقدر به برنامه هام رسیدم حتما خواهم نوشت.

پ ن : خدایا فقط خودت می دونی من در چند تا جبهه دارم تلاش می کنم! پس خودت کمکم کن!

 


شانزده

    نظر

سلام بر شانزده

سلام بر روز خوب خدا

سلام بر فرصت دوباره

سلام بر زندگی

گاهی تغییرات کوچک در جزییات زندگی تغییرات بزرگ در کلیات زندگی ایجاد می کنند. کافیه که دقت کنیم ببینیم از زندگی چی می خواهیم و کجا قرار داریم.

دوست دارم زندگی عاشقانه ای داشته باشم خوب باید عاشقانه زندگی کنم حتی اگر شرایطش به ظاهر مناسب نباشه مطابق انتظارم از دیگران عشق دریافت نکنم.

دوست دارم ساعاتهامون رو مدیریت کنیم و وقتم به بطالت نگذره خوب معطل چی هستم کافیه همین الان شروع کنم.

دوست دارم حتی شیوه حرف زدنمو تغییر بدم. خوب پس معطل چی هستم. کافیه همین الان تصمیم بگیرم فقط چهار تا کلمه به دایره لغاتی که استفاده می کنم اضافه کنم و چهار تا کلمه را حذف کنم. و بعد همین را گسترش بدم.

1- تغییرات بزرگ از تغییرات کوچک شروع می شود.

این جمله را جایی خوندم و برای من خیلی تاثیر گذار بود. برای ساختن بلند ترین و بزگترین ساختمانها اول یک آجر می گذارند و بعد همان یکی را افزایش می دن. من اگر هر روز ده دقیقه برای تمرکز بر کاری وقت بگذارم در آخر هفته بیشتر از یک ساعت وقت برای اون کار اختصاص دادم. مگر نه اینکه کاری که کم باشد و تداومش زیاد مقبول ترین کارهاست

2-  هر روز برای همان روز تصمیم بگیر.

خیلی عالیه که آدم یک برنامه کلی توی ذهنش داشته باشه اما مهمتر و عالیتر اینه که برای همان روزی که پیش رو داره هم برنامه داشته باشه. و همه تلاشش را بکنه که به برنامه هاش برسه.

3- از تجسم خلاق غافل نشم.

صبح زود تجسم خلاق می کنم و می بینم که روز به پایان رسیده و من همه برنامه هام را انجام دادم. دارم چای می خورم و خیلی خوشحالم. دستهام را بالای سرم کشیدم و به بدنم یک کشش خیلی خوشایند می دم و آماده می شم که بخوابم در حالی که خیلی خوشحالم از اینکه به همه کارهام رسیدم و روز خوبی را پشت سر گذاشتم.

4- با ذهن خالی و آرام کار کن.

خیلی مهمه که ذهن خالی و آرام باشه. انجام دهنده حقیقی کارها خداست من فقط وسیله هستم پس چرا باید خودم را بیش از حد به رنج بیاندازم. اضطراب، نگرانی، برای چیه؟ من کارها را با لذت و علاقه انجام می دهم و خداست که اونها را به پیش می بره.

5- خوشحال باشم و شکر گزار

از انجام هر کاری لذت ببرم و خدا را شاکر باشم. خداوند به شکرگزاری من نیازی نداره اگر این همه تاکید به شکرگزاری شده برای اینه که برای خودم خوبه. حال خود من را خوب می کنه. پس باید تا جایی که می شه خودم را غرق شکرگزاری کنم.

 

برم که روزم را شروع کنم................