ارزیابی جدول (ترک عصبانیت)
بعداز نوزده روز که از درست کردن جدولم (برای کنترل رفتار و عصبانیتم) میگذرد خیلی چیزها عوض شده است. جدول را با سختگیری زیاد علامت قرمز، سبز و سبز کم رنگ میگذارم. هر شب قبل از خواب اگر فرصتی باشد با اشتیاق میروم سراغ جدول و جلوی مواردی که درنظر گرفتم را پر میکنم. روزهای اول بیشتر خانهها قرمز بود بعد از حدود یک هفته وقتی میدیدم دائما جلوی خانه بیحوصلگی علامت قرمز خورده متوجه میشدم برای روز بعد باید روی آن بیشتر تمرکز کنم. حالا اوضاع خیلی بهتر شده. میزان قرمزها کمتر شده و سبزهای کم رنگ هم رو به پررنگ شدن میروند. میدانم که باید با انرژی ادامه بدهم چون حتی اگر همه خانهها سبز باشد باز هم تنها زمانی میتوانم مطمئن بشوم که آن خصلت درونی شده که حداقل چندین ماه به همان حالت بماند و عوض نشود.
درواقع من دارم به حالت تعادل نزدیک میشوم و دیگر مثل روزهای اول سخت و طاقت فرسا نیست. یادم هست روزهای اول از قرمزهایی که به خودم میدادم حالم بد میشد و از شکستهای پشت سر هم احساس بدی داشتم! اما الان هر چند که سختگیریم حتی بیشتر هم شده، اما در طول روز وقتی به حسابرسی آخر روز فکر میکنم خیلی با اشتیاق به آرام ماندن و سکوت کردن و درست رفتار کردن ادامه میدهم.
دخترم مثل سابق است واقعا تغییر خیلی زیادی را حس نمیکنم و حتی گاهی احساس میکنم تغییرات من را هنوز یا نمیبیند یا باور نمیکند چون با اینکه الان حرف زدن با صدای بلند را خیلی خوب کنترل کردهام و کار اغلب به فریاد زدن من نمیرسد اما همینکه اشتباهی میکند با ترس نگاهم میکند و منتظر عکسالعمل تند و خشن من است. نمیدانم چقدر باید بگذرد تا او متوجه بشود دیگر رفتارهای قبل را ندارم. همسرم هم عکسالعمل چندانی نشان نمیدهد شاید چون همه چیز عادی است و طوری است که باید باشد بنابراین به چشم کسی نمیآید. به هر حال مساله من این نیست که همه متوجه تغیر من بشوند بلکه دوست دارم دخترم متوجه بشود دیگر در برابر اشتباهاتش عکسالعملهای عصبی و بد ندارم، دوست دارم اعتمادش را جلب کنم.
خوشبختانه در این مورد صبرم زیاد است و هر روز با خودم میگویم بعد از اینکه همه خانهها به مدت یک ماه سبز شد یعنی من به ثبات رسیدهام و از آن تاریخ به بعد باید شش ماه صبر کنم و ببینم دخترم چه تغییری میکند. اما خوب کاش میشد زودتر او هم بفهمد که دیگر آن آدم عصبانی سابق نیستم.