سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

عصبانیت، عذاب وجدان و جلوگیری از افراط و تفریط

    نظر

من چون همیشه عصبانی بودم و خیلی وقتها اطرافیانم را رنجانده‌ام بعد برای جبران آن رنجاندن سعی کرده‌ام به آنها محبتی بکنم یا امتیازی بدهم یا حتی از حقوق خودم بگذرم. در واقع احساس عذاب وجدان باعث می‌شد در جبران عصبانی شدنم باز اشتباه دیگری مرتکب بشوم. مثلا چون دائما به شوهرم غر می‌زدم و نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم و همیشه ناراحت بودم سعی می‌کردم اگر می‌خواهد کسی را دعوت کنیم به هر سختی که بود قبول کنم. حتی اگر آدمی بود که من خیلی تمایل به روابط صمیمانه با آنها نداشتم. یا مثلا چون سر دخترم دائم داد می‌زدم وقتی آرام می‌شدم سعی می‌کردم به او یک امتیاز بدهم مثلا اگر دوست نداشت سر وقت بخوابد خیلی سختگیری نکنم یا با به علت همان عذاب وجدان برایش چیزهایی را که حتی لازم نبود و از من درخواست می‌کرد بخرم. در واقع جبران کردن یک رفتار زشت باعث می‌شد خیلی وقتها اصول تربیتی را در مورد دخترم رعایت نکنم و یا در مورد شوهرم از حقوق خودم بگذرم و خودم را بیخود به سختی بیندازم.

اما حالا دارم سعی می‌کنم همه چیز را سرجای درستش قرار بدهم. من حق ندارم دائما عصبانی باشم و اطرافیانم را برنجانم. خوب حالا که رعایت می‌کنم باید آنها را هم از عادات گذشته دربیاورم. در تصمیماتم کمتر تردید می‌کنم. یعنی من دیگر خیلی کمتر با دخترم عصبانی برخورد می‌کنم بنابراین کمتر عذاب وجدان دارم پس اگر رفتار زشتی از او سر زد با قاطعیت تنبیه کوچکی برایش در نظر می‌گیرم. یا چون با همسرم آرام برخورد می‌کنم و رفتارم درست تر شده حالا لازم نیست بی‌جهت هر چیزی که او می‌خواهد انجام بشود من راحت نظرم را می‌گویم و سعی می‌کنم با منطق و دلیل متقاعدش کنم.

در واقع آن حس عذاب وجدان من را به بیراهه کشانده بود. من علاوه بر اینکه عصبانی بودم و جسم و روح خودم را له کرده بودم به خاطر عذاب وجدان و باج دادن به این و آن داشتم خودم را کاملا نفی می‌کردم. انگار آن منِ عصبانی داشت کل وجودم را نفی می‌کرد.

حالا اوضاع بهتر شده من آرامتر هستم. گاه و گداری از کوره در می‌روم اما به جای گرفتن عذاب وجدان عزمم را بیشتر به کار می‌برم تا برطرفش کنم. در ضمن خودم را محترم می‌شمارم و می‌دانم کسی که خودش را دوست نداشته باشد و دائما انکار کند نمی تواند دیگران را هم واقعا دوست داشته باشد محترم بشمرد و حقوقشان را رعایت کند.

سعی می‌کنم برای مخالفت کردن‌هایم یا برای کارهایی که از دخترم یا همسرم می‌خواهم به اندازه کافی دلیل قانع کننده داشته باشم و قاطعانه از خواسته‌هایم دفاع کنم.

اوضاع ترک عصبانیت تقریبا رو به راه است. مثل هفته گذشته قابل کنترل اما هنوز به صفر نرسیده . خوشبختانه این هفته اصلا کار به داد و فریاد و عصبانی شدن واقعی نکشیده اما درد بی‌حوصلگی همچنان بیداد می‌کند و باید رویش خیلی کار کنم تا صبر و حوصله خودم را بیشتر کنم و ظرفیتم را بالاتر ببرم.