زندگی روی خط تعادل

روز هفدهم

    نظر

روز هفدهم شروع شده..... خدایا شکرت

من بالاخره بعد از هفده روز تونستم که دیشب ساعت حدود ده و نیم بخوابم و صبح زود بعد از نماز بیدار بمونم و زبان بخونم.............. بسیار خوشحالم .فقط امیدوارم این را بتونم تبدیل به یک عادتش کنم. بعضی وقتها نگاه می کنم می بینم خیلی کارها را به شدت طول دادم تا عملیشون کردم. حدود هشت سال پیش برای اولین بار با مراقبه آشنا شدم اما تازه هفده روزه که هر روز مراقبه می کنم!! حدود پانزده ساله که هی می گم زبانم را خوب کنم. اشکالاتش را بر طرف کنم روی مکالمه ام بیشتر کار کنم . اینهمه فیلم و سی دی و کتاب آموزشی در دسترسمه... اما هر بار نهایتا یک ماه طول می کشید. ذهنم اونقدر از کارهای دیگه پر بود که برای برنامه های مهم و خوب جایی نداشت. یا وسط راه همین که یه کم سخت می شد ول می کردم. یا مثلا به شک می افتادم که حالا چرا زبان این همه کار دیگه هم هست! و نه تنها کار دیگه ای نمی کردم بلکه زبان را هم رها می کردم.......... امسال برای من سال عملی کردن برنامه هامه............ تصمیم دارم به یاری خدا با پشتکار ادامه بدم.........

برنامه های امروزم هنوز تمام نشده برای این نیمه روزی که مونده باید کار مهم دیگری را انجام بدهم که اهمیتش خیلی بیشتر از زبان خوندنه.