هفده
اینکه آدم آستانه عصبانیتش میاد پایین، اینکه آدم یه روزایی دوست داره به زمین و زمان بد بگه، اینکه یه روزایی از همه چیز و همه کس ناراحت می شه، اینکه یه روزایی اصلا دوست داره با همه دعوا کنه به در و دیوار گیر میده فکر می کنه حرفها و کارهای دیگران بدجوری روی اعصابشه فکر می کنه حوصله هیچ چیز و هیچ کس را نداره فقط به یک دلیله
اینکه به ذهن اجازه داده شده برای خودش جولان بده بره به هر جا که خواست، خاطرات تلخ و سخت و ناگوار رو زیر و رو کنه، بعد یک طرفه تجزیه و تحلیل کنه رای صادر کنه.... خلاصه اینکه اگر افسار ذهن حتی برای چند ساعت از دست رها بشه معلوم نیست تا کجاها بره. قبلا هم برای خودم نوشتم حال خوبتو حفظ کن همینکه دیدی داره ذهنت می ره به سمتی که بعد حالت خراب بشه نذار. پاشو خودتو سرگرم کن به چیزهای خوب فکر کن. یادت باشه خداوند امن، ثبات، آرامش، نیکی، خیر، بخشش، گذشت و مهربانیه هر چیزی که غیر از اینها اومد توی ذهنت بهش محکم بگو نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
نه بک بار نه دو بار صد بار هر چند بار که لازمه بگو نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اونقدر بگو نه اونقدر تمرین کن تا یاد بگیری همیشه حال خوبتو حفظ کنی دیگه هیچ وقت وقتی از خواب بیدار شدی بی دلیل نمی خوای با دیگران دعوا کنی، بی دلیل غمگین نیستی، بی دلیل به بچه و شوهرت و زمین و زمان گیر نمی دی. می بینی آستانه تحملت خیلی بالاست.