روز چهارم حال خوبتو حفظ کن
خدایا شکرت به روز چهارم رسیدم.
گاهی وقتها یه حرکت یه رفتار یه حرف باعث میشه پرتاب بشی به یه کدورت و ناراحتیهای قدیمی. بری آلبوم خاطرات بدت را ورق بزنی و هی عکسهای نفرت انگیز و ناراحت کننده را ببینی و بشمری. خودت را با دیگران مقایسه کنی ببنی چقدر خوشبخت تر از تو هستند اما تو با کیا دمخوری. اینجاست که باید یک تلنگر به خودت بزنی.... بگی حیف نیست حال خوبمو خراب کنم. حالا آخرش که چی. غوطه خوردن توی خاطرات بد و ناراحت کننده فقط ظرف کینه و نفرت و پر می کنه. آخرش که چی. به چی می خوای برسی.
حال خوبتو با هیچ چی عوض نکن. نذار هیچ کس و هیچ چیز به همش بزنه. به هر قیمتی حفظش کن. اگر دیدی داری نا خودآگاه خودت را با دیگران مقایسه می کنی می بینی تو لیاقتت هست که آدمهای بهتر و نازنین تری دمخور باشی. اگر می بینی داری با خودت تکرار می کنی این حقش نیست که من توی این شرایط باشم فقط به خدا پناه ببر. بگو خدایا من از خودت می خوام من رو به روزیم راضی کنی. از تو می خوام شرایطتم را به بهترین نحو تغییر بدی. حالم را به احسن الحال بدل کنی. فقط کافیه چشماتو روی همه چیز ببندی و خودت را دربست بسپری به دستهای خداوند. بعد می بینی چطور همه چیز به بهترین نحو پیش می ره.
اگر می بینی حال بد نمی خواد دست از سرت برداره موقعیت خودت را عوض کن. خودت را به یک نوشیدنی دعوت کن به شنیدن یک موزیک به گردش به خرید به یک کار خیر. مطمئن باش اگر در راه درست قدم برداری همه کائنات باهات همراه می شن.