روز بیست و دوم با لغزشهایم چه کنم؟
بعد از این همه مدت که از تمرین برای زندگی متعادل می گذره تازه پی به یکی از مهمترین اشتباهاتم بردم.
خوب باید اینطوری تعریف کنم که قبلا وقتی قرار بود عادتی را عوض کنم یا عادت جدیدی را در خودم ایجاد می کردم اینطوری عمل می کردم: با خودم تصمیم می گرفتم مثلا این هفته سعی کنم هر هفته سه ساعت مطالعه کنم، یا مثلا به مدت بیست روز تصمیم می گرفتم در موقع عصبانیت صدام آرام باشه و کلمات مهربان استفاده کنم. چیزی که مسلم بود این بود که بعد از دو یا سه روز من دوباره تمایل داشتم برگردم به همون عادت قبلی و همین که کمی ذهنم شلوغ می شد نگرانی داشتم، مهمان میومد، باید جایی می رفتیم یا خلاصه شرایط عادی همیشگی نبود من خیلی راحت لیز می خوردم به وضعیت قبلی...... گاهی وقتها این لغزیدن ها جزئی بود و گاهی اوقات به خودم که می اومدم می دیدم روزها سپری شده و من حتی متوجه نشدم. خیلی ناراحت و غصه دار می شدم. خودم را خیلی ضعیف النفس و حقیر می دونستم. فکر می کردم درست بشو نیستم. دوباره شروع می کردم برای خودم دوره تعیین می کردم سعی می کردم یادم نره سعی می کردم برنامه ام را جدی بگیرم اما باز چند روز نشده می لغزیدم و علی رغم میل شدیدم برای تغییر هیچ تغییر خوبی حاصل نمیشد. اما حالا یادگرفته ام که این مسئله جز پروسه تغییر هست. یعنی بعید می دونم که آدمی که به چیزی عادت کرده یه روز بیدار بشه وبگه من از همین الان دیگه عادتم را ترک می کنم و صددر صد موفق بشه. به نظر من این جز محالاته. تغییر معمولا تدریجی هست. حالا راه حل چیه؟
اول اینکه باید آگاه باشم که حتما لغزش هست و اون رو بپذیرم. وقتی بدونم حتما لغزش پیش میاد و این طبیعیه بنابراین خودم رو نمی بازم و ناامید نمیشم. بلکه از خودم می پرسم موقع لغزش چه کار کنم و برای پیشگیری و جبرانش برنامه ریزی میکنم.
خوب حالا چجوری باید برای لغزشهام برنامه داشته باشم؟ مثلا من تصمیم گرفتم صبح سحر خیز باشم. و راس ساعت هفت بیدار بشم. می دونم که ممکنه به دلایلی سر ساعت هفت دلم بخواد بیشتر بخوابم. مثلا شب مهمونی باشیم و خیلی دیر بخوابم، شب بد خواب بشم و خوب نخوابم، روز قبل اتفاقی افتاده باشه از چیزی ناراحت باشم و بی انگیزه شده باشم و روز بعد اصلا دلم نخواد برنامه ام را اجرا کنم ، هیچی نشده باشه اما همین که ساعت هفت ساعت زنگ زد بگم بی خیال بابا حالا فردا شروع می کنم و قول و قراری را که با خودم گذاشتم رو کلا فراموش کنم.
خوب چه کار باید کرد؟
اولا باید انگیزه را قوی کرد. با اطمینان و انگیزه کاری را انتخاب کرد. بر میگردیم به همان مثال هفت صبح. مثلا باید دقیقا ببینیم چرا تصمیم گرفتیم هفت صبح بیدار بشیم. اونها را لیست کنیم
1- برای اینکه من صبحها اگر برای خودم ساعت تعیین نکنم تا ساعت ده می خوابم.
2- برای اینکه وقتی صبح زود بیدار نمیشم ساعت ناهار و برنامه های روزم به هم می خوره.
3- برای اینکه خیلی وقتها ساعت ده و یازده دقیقا وقتی من تازه از خواب بیدار شدم خانم همسایه برای کاری اومده دم در یا کسی تلفن کرده و من با صدای گرفته و خواب آلود جوابشون رو دادم و شرمنده شدم.
4- برای اینکه وقتی دیر بیدار میشم از دست خودم کلافه و عصبی هستم و اونو سر بچه و دیگران خالی می کنم.
5- برای اینکه از تنبلی که منو احاطه کرده بیزارم.
6- از همه مهمتر اینکه من عاشق سحر خیزی هستم عاشق آدمهای سحر خیز هستم. همیشه از دیدن آدمهایی که از صبح تا ظهر به جای موندن توی رختخواب هزار تا کار و برنامه دارن برای خودشون به وجد میام.
دوما باید برای ساعتی که بیدار شدیم برنامه داشته باشیم وگرنه ممکنه ساعت هفت بیدار بشم اما وقتی نمی دونم دقیقا می خوام چه کار بکنم دوباره بر می گردم به رختخواب یا همش به خودم می گم چه کاریه خوب به خودم عذاب بدم و بیدار بشینم خوب می رم حداقل بیشتر استراحت می کنم.
لیست کارها را می نویسم و توجه می کنم که کارهای خواب آور و آرام را توی برنامه نگذارم.
ساعت هفت برم ورزش
ساعت هفت تا ده ناهار را آماده کن
برم خرید میوه و سبزی
یکی از کارهای عقب افتاده خانه مثل قفسه کتابها، کمد لباسها یا وسایل قدیمی را مرتب کنم.
سوما باید برای لغزشهام برنامه بذارم.
- هر روز قبل از خوابیدن و بعد از بیدار شدن از خواب به برنامه ای که برای خودم در نظر گرفتم فکر کنم. این فکر کردن باید منو به وجد بیاره منو خوشحال کنه. مثلا توی ذهنم بیارم اگر حتی فقط یک ماه صبحها زودتر بیدار بشم چه حجمی از کارهای عقب افتاده انجام میشه. یا مثلا توی ذهنم بیارم به جای اینکه بخوابم اگر یک ترم صبح ها برم ورزش می تونم یه مرحله برم جلوتر و اگر ادامه بدم حرفه ای بشم.
اگز فقط یک ماه صبحها به جای خواب برم کلاس زبان یک ترم از وقت پرت و تنبلیم را صرف پیشرفت زبانم کردم.
- اگر لغزش کردم بی خیال نشم، خودم را هم سرزنش نکنم. بلکه بلافاصله جبران کنم. نگذارم تکرار بشه. موارد بالا را با خودم تکرار کنم. روزی که لغزش کردم شب قبل از خواب حتما با خودم خلوت کنم و به اهدافم فکر کنم.
- برای خودم جایزه تعیین کنم. مثلا اگر یک هفته لغزش نکنم چیزی بخرم و بین فقرا تقسیم کنم. کیک بخرم و با خانواده جشن بگیرم. برای خودم کادویی بخرم که هر وقت دیدمش یاد موفقیتم بیفتم.
مصمم و با اراده کارهام را جلو ببرم.