یازده از بیست
برای ایجاد هر تغییری باید از همان لحظه که تصمیم گیری شد شروع کرد. موکول کردن شروع حتی به لحظه دیگر خطاست. همیشه در برابر ایجاد تغییرات یک مقاومتهایی هست. چون عادت کردم به همان روش قبلی و به یک ثبات و سکونی رسیدم انگار عوض شدن آن همراه با تغییرات کلی است برای همین همیشه تمایل به پشت گوش انداختن است.
اما من از این همه تغییری که ایجاد شده همیشه خوشحالم و خدا را شکر می کنم که به من فرصت کافی داده تا بتونم ضعفهام را بشناسم و قدم به قدم سعی در اصلاحشون داشته باشم. سرعتم لاک پشتی اما امیدوارم که بتونم یک جهشی به خودم بدم. همین که فهمیدم تعریف خود پسندی اون چیزی نیست که تا الان فکر می کردم خودش خیلی ارزشمنده. همین که فهمیدم هر کاری که می کنم باید برای خدا باشه هر کاری را به نام خودش متبرک کنم.
من خیلی تغییرات کردم اما واقعیت اینه که چیزی که مستقیما نفعش به همسرم برسه نبوده. شاید این هم از همان خودبینی پوشیده ای هست که دارم. خانه مرتبه، ظرفها شسته می شه بی غذا نمی مونیم اما اینکه یک کار خاصی را برای شوهرم انجام بدم نه این کار را نمی کنم. حتی برای دخترک این کار را می کنم اکثر شبها کتاب می خوانم اما همسر طفلک چی؟؟؟