سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

قانون یک : نظم و برنامه ریزی

    نظر

من فکر می‌کنم اتاق من، خانه من، کتابخانه و حتی سر و وضع من نشان دهنده ذهن من هستند. تمیز اما به هم ریخته. ذهن من هم احتمالا باید همچنین الگویی داشته باشد که می‌کوشم اصلاحش کنم. من در هفته خانه را تمیز می‌کنم، کتاب می‌خوانم، مهمانی می‌روم، ظرف می‌شویم، تلویزیون نگاه می‌کنم اما هیچ کدام از اینها نظم و ترتیب ندارد. یعنی پیش می‌آید که یک هفته تمام پای تلویزیون بوده‌ام. یا ده روز حتی یک فیلم یا برنامه نگاه نکرده‌ام. یعنی یک جوری افراط و تفریط در کارهای من هست.

حالا برای اصلاح اینها اولین قانون را به کار می‌برم که قانون نظم و برنامه‌ریزی است.

من بعد از بلند شدن از خواب اولین کاری که بعد از نظافت انجام می‌دهم مرتب کردن اتاق خواب است. بعد از آن ساعتهای اولیه روز در ابتدا به ترتیب به جمع و جور کردن خانه، شستن ظروف، گردگیری باید بگذرد.

بعد از فارغ شدن از کارهای خانه، باید به فکر غذای ظهر و شب باشم. بعد از فارغ شدن از همه اینها به کلاسی که مدتی است ثبت نام کرده ام میروم.

تلویزیون را می‌گذارم برای بعد از خوابیدن دخترم که حواسش پرت نشود. احتمالا هر شب به تماشای سی دی خاص یا نگاه کردن فیلم بگذرد.

هر روز باید آشغالها را ببرم بیرون حتی اگر پر نشده باشد. این کار نظم خاصی به خانه می‌دهد.

بعد از برگشتن دخترم از مدرسه به خانه حتما حداقل یک ساعت را برای بازی و تفریح با او اختصاص می‌دهم. این جدا از وقتی است که برای کمک به درسش می‌گذارم.

باید به جزییات برنامه‌ریزیم بیشتر فکر کنم خیلی دوست دارم یک ورزش و حفظ قرآن و زبان انگلیسی را هم به برنامه‌ام اضافه کنم اما از آنجا که سنگ بزرگ نشانه نزدن است فعلا سعی می‌کنم با روال آرام این برنامه را برای مدت سه روز اجرا کنم.