روز بیست و پنجم
روزها گر رفت گو رو باک نیست
تو بمانی ای که چون تو پاک نیست
تغییرات فقط به زمان نیاز ندارد به همت آهنین نیاز دارد. وگرنه در یک لحظه کن فیکون میشود. بیست و پنج روز گذشت. یک سفر طولانی یک زمان کافی و مناسب. تغییرات آنچنان که باید نبودند. انگار مثل چوب خشک شدهام و تغییرات ملایم و کند هستند. گاهی وقتها یک تکان لازم است که ویران نکند اما آرام از خواب بیدارم کند.
خدایا این روزها میتوانم به خاطر خیلی چیزها شکرگزار باشم. خیلی چیزها اما کمکم کن می دانی ظرفیتم خیلی بیشتر از اینهاست و من باید بتونم بیشتر از اینها پیشرفت کنم. خدایا کمکم کن جز خاسرین نباشم. خدایا من رها نمی کنم حالا که اومدم توی راه برنمی گردم حتی اگر پسرفت کنم اما هنوز توی مسیرم. حتی اگر سرعتم مورچه وار باشه باز ادامه می دم و می مونم خدایا کمکم کن جز زیانکاران نباشم.