از احوالات این روزهای ما
روزهای نسبتاً خوبی دارم اما...
مدتهاست در یک سطح ماندهام. دارم به خودم تلنگر میزنم هرچند تغییر کردهام اما هدف من اینجایی که هستم نیست. این مرحله سختتر است. به نظر من مرحله اول تغییرات برای یک آدم عصبانی این است که میبیند عصبانیت همیشگیش تبدیل به عصبانیت گاه به گاه شده. اما برای اینکه مضرات عصبانیت از زندگی پاک بشود باید این عصبانیت گاه به گاه که شرایط را متزلزل و لرزان میکند از بین برود.
چند بار تصمیم گرفتم مثلا در عرض یک روز عصبانی نشوم. خوب زیاد سخت نبود اما وقتی تصمیم گرفتم یک هفته عصبانی نشوم تقریبا غیر ممکن بود. به روز دوم یا سوم که میرسید انگار عصبانیت دوباره سرک میکشید. خیلی از عصبانیتها عادتی هستند یعنی اصلا محرک خارجی یا مشکل درونی نیست بلکه مثلا عادت دارم وقت آماده شدن برای بیرون رفتن عصبانی باشم!
دارم نقشه میکشم یک راه حلی پیدا کنم که این را هم از بین ببرم....