تذر کنید عصبانی نباشید!
هر گرهای که به کار آدم میافته و هر آرزویی که برنیاورده میمونه و هر جایی که آدم به آه کشیدن میافته به یقین می گم که یک نقطه شروعه! شروع یک راه، که پایانش روشن و زیباست به شرطی که به جای متنفر شدن از گره، به جای حسرت خوردن و بد و بیراه گفتن به زمین و زمان و ناامید شدن، ببینیم پشت این ناکامی چه درسی وجود داره. چه چیزی هست که در زندگیمون بهش بی توجه بودیم و این ناکامی مثل یک سیلی می خواد ما رو به خودمون بیاره و یا مثل یک سطل آب سرد می خواد چشمانمون رو باز کنه.
من خودم درگیر یک مسالهای بودم که پیچیده شده بود نذر کردم دو جا اصلا با دخترم عصبانی نشم. یکی صبح موقع رفتن به مدرسه و یکی موقع حمام کردنش به این امید که راه حلی پیدا بشه و بفهمم مساله من چی می خواد به من بگه.
حالا خیلی خوشحالم از همون روزی که شروع کردم اوضاعم خیلی بهتر شده.