سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

جمعه روز چهارم

    نظر

من ایستاده ام و مقابلم دو جاده قرار داره. یک جاده من حق دارم ، من من من من من جاده دیگر جاده ای است که حال الان من اصلا به آن راهی ندارد. جاده ای که در سر درش نوشته اینقدر من من نکن. اینقدر  خود بزرگ بین نباش. ببخش عبور کن . بگذر و دائما یادآوری می کنه در جاده دیگر شیطان تو را به ترکستان می بره..........

حالا من ایستادم و تصمیمی سرنوشت ساز. با خودم گفتم بیا برای یک بار هم که شده از ورای این منم منم کردن ها آن خود واقعیت را دریات. مگر قرار نشده هر کاری می کنی فقط به خاطر خدا باشه. پس بیا به خاطر خدا به خاطر خودت به خاطر اینکه روحت بلند و بزرگ بشه در جاده درست قدم بگذار.

خدایا می دانم این قدمها ضعیف کوچک و ناچیزند اما خدایا از من بپذیر.