سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

روز دوم

    نظر

تربیت و تغییر دادن خود بسیار سخته و تغییر و تربیت دیگری حتی اگر اون دیگری فرزندت باشد بســــــــــــــــــــــــــــــــیار سخت تره.

در حال ترک کردن موبایل و تبلت هستیم! از خودم می پرسم کی این ماده مخدر خطرناک وارد زندگی هامون شد؟ کی همه ما رو کم کم بلعید جوری که الان داریم در شکمش زندگی می کنیم اما هنوز هم از این که قطعه قطعه شدیم چیزی درک نمی کنیم.

دخترک بسیار وابسته به موبایله! از کجا شروع شد؟ از جایی که خطرش را به خوبی درک نکردیم از جایی که همه گیر شد چون دست همه بود از کوچیک تا بزرگ فکر نکردیم که اینهمه خطرناکه. راستش هر چیزی که خیلی همه گیر می شه زشتی و پلیدیش ین نه اینکه بریزه اما عادی می شه و این خودش عمق فاجعه است.

چطوری باید موبایل را ترک کرد؟

خیلی وقتها بهش فکر کردم. خودم مدتهاست سراغش نمی رم. حتی دلایل غیر موجهی مثل خواندن اخبار جواب دادن ایمیل یا پرداخت قبض و غیره را دیگر به کار نمی برم. برای خواندن اخبار کامپیوتر را روشن می کنم و به خودم یک زمان ده دقیقه ای در نظر می گیرم. پرداخت قبضها را سعی می کنم در چند دقیقه انجام بدم و زود کارم را تمام کنم. کلا سعی می کنم زیاد گوشی در دستم نباشه. با خودم قرار گذاشتم اون رو مثل یک ماده محترقه در نظر بگیرم و تا به دستم میاد زودتر ازش فاصله بگیرم.

اما برای بچه این قضیه خیلی سخته. بارها گفتم چشمهات، کمرت، شانه ها حوصله و اعصابت آسیب می بینه اما برای بچه ها این چیزها قابل درک نیست.

یک راه حل اشتباه هم اینه که به زور موبایل و تبلت را از بچه ها بگیریم.

راه حل اشتباه دیگه اینه که براشون زمان تعیین کنیم و بگیم فقط روزی نیم ساعت حق داری. معلومه که هر روز باید کلی جنگ و دعوا راه انداخت و زمان به سر آمده را یاد آوری کرد.

همه این راه حلهای اشتباه را رفته ایم..............

اما حالا تجربه جدید و بسیار جالب

روش نامحسوس

این روش روش بسیار آرامیه. اصلا دیگه لازم نیست مستقیم درباره مضرات موبایل و تبلت حرف زد و وقت تعیین کرد . حواسم هست کی دخترم می ره سراغ تبلت. می گذارم چند دقیقه ای سرش گرم باشه بعد طوری که اصلا در باره موبایل حرف نزنم بهش پیشنهاد می دم با هم یک کاری را انجام بدیم. کاری که اون هم خیلی دوست داره. مثلا رنگ آمیزی کتابش که خیلی دوست داره. یا ازش می پرسم راستی می خوای کمکم کنی غذا درست کنم و دقیقا کاری را که دوست دارد به او می سپرم. یا پیشنهاد می دم بریم بیرون یه دوری بزنیم یا خریدهای خانه را با هم انجام بدهیم. معمولا اگر کار پیشنهادی خیلی جذاب باشه دخترم بلافاصله تبلت را رها می کنه و میاد پیشم.

اینطوری بدون اینکه متوجه بشه از موبایل جداش می کنم. متاسفام اما باید بگم بچه هایی که به حال خودشون رها می شن چیزهایی مثل تبلت و امثال اینها براشون جذاب میشه اگر برای بچه ها وقت گذاشت و کنارشون باشیم امکان نداره موبایل براشون جذابیت نداره.

روش دیگر هم اینه که این وسیله ها را کلا ازشون دور کنید. مثلا من به همسرم گفتم بگه به تبلت در محل کارش احتیاج داره و از دخترم اون رو قرض بگیره. این هم خیلی خوب بود.

در هر صورت من به تجربه متوجه شدم اصلا نباید مستقیم به بچه ها در باره این موضوع حرف زد. چون معمولا حرفها و تذکرها شکل غر زدن می گیره شکل سرزنش کردن به خودش می گیره و بیشتر بچه ها را ناامن و مضطرب می کنه. به نظرم تذکر مستقیم برای ترک اعتیاد به وسیله ای چنان سکر آور کمتر موثره.