سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

روز دوم

    نظر

سلام بر روز دوم

خدایا شکرت که به من یک صبح دیگر را هدیه کردی. خدایا شکرت به خاطر اینکه امروز صبح تونستم خیلی زود بیدار بشم. خدایا شکرت که دیروز به برنامه هام رسیدم.

الان خیلی کارهای کوچک و جزئی هست که وارد برنامم کردم. اما دائم به خودم هشدار می دم مواظب باش برده و اسیر هیچ چیزی نشی. حتی اگر اون چیز اسمش برنامه ریزی برای زندگی بهتر باشه. هر نظم و ترتیبی باید کیفیت زندگی را بهتر کنه. هر چند شاید اولش عادت کردن به کاری سخت باشه. اینکه سعی کنی هر روز مطالعه کنی. اینکه سعی کنی هر روز منظم مراقبه کنی. اینکه سعی کنی هر روز یکی دو ساعت چیزی یاد بگیری. اما در نهایت باید خیلی حواست باشه که اینها را مثل یک ماشین انجام ندی. اما برای جلوگیری از اسیر شدن، برده شدن، ربات شدن به نظرم بایدیک دورنمایی از کار داشته باشم. بدونم قراره به چه چیز برسم. به کجا برسم. اونموقع هم کارهایی که سعی می کنم انجام بدم هدفدار تر می شه هم از انجامشون لذت می برم و هم احساس تبدیل شدن به یک ماشین را نمی کنم.