سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

روز پنجم

    نظر

فقط پنج روز گذشته اما امروز یک کمی از روال برنامه خارج شدم. من همیشه با انرژی خیلی خوب و زیادی کارم را شروع می کنم اما دو تا مورد را از همین حالا که تقریبا اول راهم باید برای خودم در نظر داشته باشم اول اینکه دربرابر اتفاقاتی که آماده نیستم معمولا از برنامه هایم فاصله نگیرم. دوم اینکه معمولا وقتی حدود ده روزی از برنامه ام می گذره انرژی و انگیزه اولیه ام کمرنگ می شه. باید اعتراف کنم که هر بار همینه! اما این بار تصمیم گرفتم این مورد را اصلاح کنم. برای این کار باید برنامه ای را که روز اول برای خودم نوشتم چند بار بخونم. دوم اینکه تمرین اراده کنم یعنی هرجا که می بینم دارم از برنامه خارج می شم دوباره برگردم و شروع کنم.

این کار دقیقا مثل مراقبه کردن می مونه یعنی همانطور که ذهن را دائم از خیالهای دور و نزدیک روی زمان حال متمرکز می کنم باید هر لحظه تلاش کنم همه تفکرات و برنامه هایی که من را از هدف اصلیم دور می کنه از ذهنم برانم و ازشون فاصله بگیریم.

با نزدیک شدن به روزهای جشن و مهمانی می دونم که کم کم این برنامه از روال ممکنه خارج بشه پس باید تا جایی که برای من امکان داره سعی خودم را بکنم که به بیراهه نرم.

یکی از راهها نوشتنه با نوشتن می شه فکرها و کارهایی که باید انجام بدم را مرتب کنم و بگذارمشون یک گوشه .

یک راه دیگه خوندن برنامه است.

راه سوم فکر کردن به روز آخر چله است به برگشتن به عقب و نگاه کردن روزهایی که با سلامت و خوبی سپری شدن و لذت بردن از اینکه توانایی مدیریت برنامه ام را داشتم. 

راه چهارم اینه که تا جایی که می شه فقط روی هدف اصلی متمرکز موند و از اهداف دیگه دوری کرد.

خدایا قول می دم همه تلاشم را برای زندگی آرام و در جهت رضای تو بکنم. کمکم کن قدمهایم استوار باشد و نلغزم. کمکم کن دنیا و آنچه در آن است مرا از تو دور نکند. کمکم کن قول و قرارهایم را فراموش نکنم و هر لحظه به یادت باشم.