سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

روز بیستم

    نظر

 

از خدا فرصت خواستم تا گذشته را جبران کنم تا مادر بهتری باشم همسر مهربانتر فرزندی سپاسگزار تر و بنده ای بهتر.

خدا به اندازه کافی به من فرصت داد اما در عوض من چه کار کردم؟؟؟

با سرعت لاک پشتی دائم به بیراهه می زنم. هر کوره راهی که سر راهم سبز میشه منو وسوسه می کنه و می زنم به دل جاده های پرت. خدایا نمی دونم چقدر دیگه فرصت دارم. این دو هفته خیلی وقتم را از دست دادم درسهای زیادی گرفتم اما تا کی می خوام تجربه کنم پس کی قراره که این تجربه ها به دردم بخوره..........!!!!!!!!!!!!

کی میشه قدیمیها را برای همیشه دور ریخت. آشتی کرد با امروز. کی می شه این همه خاطره که مثل خار هر از گاهی دستم را می خراشه فراموش بشه و بره؟ به جای حسرت خوردن به چیزهایی که گاهی وقتها از اراده من خارج بوده و گاهی نه باید به امروزم برسم اما چطوری؟ همش در حال آزمون و خطا هستم.

می دونم هر لحظه که جلوی ضرر را بگیرم منفعته پس همین حالا باید بلند بشم و دوباره شروع کنم. هزاران بار هم که خطا کنم و بیراهه برم باز باید پاشم . نباید از جلو رفتن بترسم باید به دستاوردهام توی این مدت فکر کنم....

خیلی وقتها شده حرفهای بیهوده نزدم و سکوت کردم. حالا اگر تو این مدت ده تا کلمه کمتر بیهوده گفته باشم هم خوبه. برای دخترک خیلی شبها کتاب خوندم اگر این برنامه باعث شده باشه حتی چند شب هم کتاب خونده باشم خیلی عالیه.... باید ادامه بدم یه بار دیگه شروع کنم با یه انرزی جدید. بدون نگاه کردن به گذشته با امید و عشق به امروز . بدون حسرت خوردن و ای کاش و اما و اگر گفتن. توی بیست روز باقی مانده باید کاری بکنم کارستون. از همین الان تا شب یه برنامه حسابی باید داشته باشم. که به بند بندش عمل کنم.

پ ن 1. بعضی از آدمهای دور و برم رویای تحقق یافته اون چیزی هستند که من می خواستم بشم و نشد. من این را پذیرفتم و هیچ کینه و حسادتی ندارم. اما گاهی اوقات هم یه آهی می کشم. نوشتم که یادم باشه یه چیزهایی از اراده آدم خارجه پس آه کشیدن نداره یه چیزهایی هم به سعی و تلاشه که اگر نداشتم دیگه گذشته ها گذشته........ منطقی نیست توی حسرت گذشته بمونم.

پ ن 2. توی زندگی چیزهایی به دست آوردم، جاهایی رفتم و آدمهایی را شناختم که توی خواب هم نمی تونستم ببینم. یادم باشه وقتی حسرت اومد توی دلم خونه کنه به اینها هم فکر کنم.

پ ن 3. یادم باشه شانس و تقدیر و غیره و غیره یک روی سکه است روی دیگر سکه تلاش و پشتکار همراه با اعتماد و ایمانه. اگر اینها باشند هر تقدیر و شانسی تغییر می کنه و برگ برنده با منه.

برم از همین الان دوباره باید شروع کنم.