سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

سومین قدم خوشحالی، مثبت اندیشی ، شکرگزاری

    نظر

برای من معنای خوشحالی و رضایت آنقدر به هم نزدیکه که نمی تونم واقعا اونها رو از هم تفکیک کنم. نمی‌شه کسی به معنای واقعی کلمه خوشحال باشه اما رضایت درونی نداشته باشه و همینطور نمی شه کسی رضایت واقعی داشته باشه اما در زندگیش غمگین و افسرده باشه. خوشحالی واقعی با سر خوشی گذرا فرق داره و هیچ چیزی نمی تونه خدشه ‌دارش کنه. خبر خوش اینه که خوشحالی عمیق و رضایت درونی به هیچ چیزی وابسته نیستند. یعنی داشتن یا نداشتن چیزی نمی تونه مانع یا باعث خوشحالی بشه. هر کسی در هر حالتی و در هر شرایطی می تونه احساس نهایت خوشبختی رو داشته باشه. برای آدمی مثل من خوشحال شدن و ماندن نیاز به تمرین و یادآوری داره. دلیل خاصی برای غمگین و ناراضی بودن ندارم اما  خوشحال هم نیستم. بنابراین بعد از توکل و اطمینان باید دنبال راهی برای خوشحالی گشت. فکر می‌کنم راه خوشحالی از شکرگزاری می گذزه. از شکر گزاری برای همه چیزهای خوبی که در زندگی داریم و اغلبشون بدون سعی و تلاش بهمون داده شده. اولین و مهمترینش همین نعمت حیاته.

اما شکرگزاری بدون مثبت اندیشی ممکن نیست. آدم منفی باف حتی وقتی می خواد شکرگزاری کنه می ترسه نعمتهایی را که داره از دست بده. شاید به این دلیل که به خدا مطمئن نیست و او را به اندازه کوته بینی و تنگ نظری خودش کوچیک می کنه. آدم منفی باف موقع شکرگزاری دائم به این فکر می کنه که خوب این نعمتها و حتی خیلی بیشترش را بقیه هم دارند. آدم منفی باف موقع شکرگزاری دائم به چیزهایی که نداره و بقیه دارند فکر می کنه. آدم منفی باف شکرگزاری را کار بیهوده‌ای می دونه چون به هر حال هر آدمی یک چیزهایی داره و یک چیزهایی نداره. در یک کلام آدم منفی باف آدم ناشکری هستش.

اما واقعا چرا باید شکرگزار بود؟ علت اصلی شکرگزاری حال خوبی هست که به انسان می‌ده. شکرگزاری واقعی خوشحالی و اطمینان عمیق میاره. اگر اکثر مذاهب و روشهای فکری به شکرگزاری تاکید می کنند به دلیل اینه که معتقدند انسان باید خوشحال باشه. معمولا این موضوع برعکس فهمیده می شه . یعنی اینطور استنباط می شه که باید در هر حالی شکرگزار بود و این یک وظیفه است و الحق که اگر باید باشه چقدر طاقت فرساست. اما دقیقا باید برعکس به موضوع نگاه کرد انسان باید در همه حالی خوشحال باشه و این جز از طریق شکرگزاری و رضایت امکان پذیر نیست. من فکر می کنم انسان تنها یک رسالت در زندگی داره و اون رساندن خودش به مرحله خوشحالی عمیق و پایداره.